اعتما به اتحاد درمانی(قسمت اول)
بری دانکن
مترجم: عاطفه محمدصادق
(این متن به سفارش مرکز مشاوره زندگی تهیه و تنظیم شده است)
واقعیت امر این است که اتحاد درمانی نیرومندترین یاور درمانگر است و موثرترین مولفه در نتایج درمانی است. اتحاد، چارچوبی همه جانبه برای روان درمانی است و به تلاش های آگاهانه و فعالانه برای ایجاد آن نیاز دارد.(اتحاد درمانی از هرگونه رفتار خاص درمانگر فراتر می رود و یک ویژگی و کیفیت خاص درمانگران است که خواستار حداکثر توجه و بهترین مهارت بالینی درمانگر در برخورد با هر مراجع است).
اتحاد، فیلتر اصلی همه حرف ها و اقدامات شماست: آیا چیزی که الان می گویم و انجام می دهم سازنده اتحاد درمانی است یا مخرب آن؟ موارد کمی هستند که ارزش به خطر انداختن اتحاد را داشته باشند. این بدان معنا نیست که هرگز نباید با درمانجویان چالش کنید؛ بلکه بدان معناست که شما باید اجازه این کار را کسب کنید و همیشه عواقب به خطر انداختن آن را مد نظر داشته باشید. حداقل شما به عنوان درمانگر باید در خصوص ارزش چالش با درمانجو گفتگو کنید و برای انجام آن اجازه بگیرید. رفتار ما باید طوری طراحی شود که درمانجو را درگیر فعالیت هدفمند کند. این همان کاری است که اتحاد درمانی انجام می دهد.
بوردین(1979) اتحاد را با سه عنصر متقابل تعریف می کند: 1)پیوند بین شما و درمانجو- ادراک درمانجو از همدلی، توجه مثبت و اصالت شما (با تشکر از کارل راجرز) 2)توافق روی اهداف درمانی؛ و 3)توافق روی تکالیف درمان یا چگونگی دستیابی به اهداف، که شامل تمام جزئیات می شود(موضوع گفتگو، تعداد جلسات، مدیریت کنسلی ها، پرداخت دستمزد و غیره).
پیوند درمانی
خیلی خوب است که هر جلسه با درمانجو را مثل اولین قرار عاشقانه در نظر بگیرید(البته بدون رنگ و بوی عاشقانه، مگر اینکه مسیر شغلی کوتاه مدتی برای خودتان متصور باشید!)؛ همانطور که در اولین قرار شما آگاهانه تلاش می کنید بهترین عملکرد خود را نشان دهید، فعالانه توجه فرد و مشارکت او را جلب کنید، در درمان نیز باید این چنین باشید. این کار نیازمند گوش دادن دقیق، نزدیک ماندن به تجربه درمانجو، نکشاندن بحث به جای دیگر مگر در صورت دعوت، و به عبارت دیگر خوشایند، دوستانه و راحت بودن است. از آنجا که درمانجویان از نظر تجربه شان در روابط صمیمی خیلی متفاوت هستند، انعطاف پذیری شما حائز اهمیت است. به آنچه که درمانجو را به وجد می آورد توجه کنید: چه زمانی آنها به سمت جلو می آیند، صدایشان را بالا می برند، به چشمان شما خیره می شوند، بیشتر حرف می زنند؟ چه موضوعات و روش های ارتباطی فعالیت و مشارکت آنها را بالا می برد؟
یکی از روش های مفید برای سنجش پاسخ های ارتباطی تان، به عنوان زمینه کلی نظرات تان، مفهوم اعتبار دهی است. اعتبار دهی نشانه پذیرش واقعی درمانجو و شامل جستجوی همدلانه برای توجیه تجربه درمانجو در بافت موجود است(این موضوع که آنها دلیل خوبی برای احساسات، افکار و رفتارهایشان دارند). درمانجویان اغلب نسبت به قضاوت های ما بسیار هشیار هستند. اعتبار دهی به آنها کمک می کند که نفس راحتی بکشند و بدانند که سرزنش در کار ما نیست(ما در تیم آنها هستیم).
برای تقویت پیوند درمانی می توانید موارد زیر را در نظر بگیرید:
1.گوش دهید، گوش دهید، گوش دهید؛ خودتان را به تجربه درمانجو نزدیک کنید.
2.خوشایند، دوستانه و علاقه مند باشید(شبیه قرار اول)
3.مراقب واکنش های درمانجو به نظرات، توضیحات، تفسیرها، سوالات و پیشنهادات باشید؛ از فیلتر اتحاد و SRS برای نظارت استفاده کنید.
4.منعطف باشید: هرکاری که موجب مشارکت درمانجو می شود انجام دهید و مطمئن شوید که درمانجو همدلی، توجه مثبت و اصالت شما را تجربه کرده است.
5.به مراجع احساس معتبر بودن بدهید. نگرانی های درمانجو را تصدیق کنید و اهمیت کشمکش درمانجو را برجسته کنید. قدردان درمانجویتان باشید. اجازه دهید بدانند شما قدردان و متوجه تلاش های او هستید.
سخن آخر: روش های زیادی برای درک و کاربست مهارت های ارتباطی وجود دارد و پژوهش ها، راهنمایی های کلیدی مختلفی را با توجه به آنچه از دیدگاه درمانجو در خصوص نتایج مهم است پیشنهاد می کنند. مهارت های ارتباطی تان را به عنوان یک پروژه و شاید نماد اصلی رشدتان به عنوان درمانگر در نظر بگیرید. چنانچه روش های درگیر کردن درمانجو در کار را اصلاح کردید، پیشرفتتان را ببینید. به خاطر داشته باشید که SRS تنها راهی است که می توانید قطع به یقین بدانید آیا تلاش های شما برای ساختن رابطه سازی نتیجه بخش بوده یا نه.
اتحاد درمانی فیلتر مرکزی همه حرف ها و اقدامات ما است: آیا در حال حاضر حرفی که می زنم و کاری که انجام می دهم به ایجاد اتحاد درمانی کمک می کند یا آن را به مخاطره می اندازد؟ بوردین (1979) اتحاد را با سه مولفه تعریف می کند: الف)پیوند بین شما و درمانجو(ادراک درمانجو از همدلی، توجه مثبت و اصالت شما) ب)توافق روی اهداف درمان؛ و ج)توافق روی تکالیف درمان یا نحوۀ دستیابی به اهداف.
تکالیف درمان عبارتست از تکنیک ها یا نظرات، موضوعات بحث، فرایند مصاحبه، تعداد جلسات و همه فوت و فن های کار. اهمیت موضوعات به ظاهر ساده ای مثل زمان بندی، کنسلی ها، پرداخت حق الزحمه و ارتباط مابین جلسات را دست کم نگیرید. همه اینها ابعادی از کار هستند و می توانند به نفع یا ضرر اتحاد درمانی محسوب شوند.همه رفتارهای شما باید از فیلتر اتحاد عبور کند(هر اقدام شما تجلی اتحاد است).مطالعات ما نشان داد که بالاترین دسته شکایات درمانجویان فقط به بُعد اتحاد مربوط می شود.
کمک گرفتن از درمانجو برای تنظیم تکالیف درمانی علاوه بر اینکه احترام به توانایی درمانجو است، تلاش ما برای تشریک مساعی را نیز نشان می دهد. این موضوع احتمالا بزرگترین نقطه کور اتحاد درمانی برای ما است. با این وجود، ما قرار است که متخصص باشیم، درست است؟ قسمت زیبای تنظیم تکالیف درمان به صورت مشارکتی این است که نه تنها مطمئن می شویم اتحاد درمانی لازمه کار است، بلکه این فرایند انگیزه ای مداوم برای بسط افق های نظری مان فراهم می کند. مذاکره در مورد تکالیف درمانی گامی برای یادگیری چیزهای جدید، گسترش دانش های مفهومی و وسعت بخشیدن به دانش نظری شما است.
اتحاد، به ارائه فنون یا درمان مشخص بستگی دارد(چارچوبی برای درک یا حل مشکل). اگر درمانجو در کارها و تکالیف درمانی مشارکت داده نشود یا در انجام آن شکست بخورد، درمان موثر نخواهد بود و لازم است تغییری صورت گیرد. تکنیک ها در اصل، اتحاد در عمل هستند؛ به عبارت دیگر ارائه توضیحی برای مشکلات درمانجو و چاره جویی برای آنها(بیان عقیده درمانگر به امید اینکه چنین پاسخ هایی در درمانجو ایجاد کند). درواقع شما نمی توانید اتحاد بدون درمان(توافق بین درمانجو و درمانگر درباره نحوۀ رسیدن به اهداف درمانی) داشته باشید. همینطور شما نمی توانید بدون یک روش مناسب (هم برای درمانگر و هم درمانجو) در خصوص درک نحوۀ وقوع تغییر، انتظار مثبتی برای تغییر داشته باشید.
در اینجاست که انواع مدل ها و تکنیک ها برجسته می شوند. سوال این است: آیا این مدل یا تکنیک، تقویت کننده اتحاد است یا نه؟ آیا این تکنیک مناسب درمانجو است یا نه؟ آیا کاربست این تکنیک به اتحاد درمانی کمک می کند یا مانع آن می شود؟ آیا این فن چیزی هست که شما و درمانجو از پس آن بر بیایید؟ شما هم اینجا مهم هستید. اگر به رویکردی که در پیش گرفته اید اعتقاد ندارید پس رویکرد خوبی نخواهد بود. آیا می توانید نظرات درمانجو در مورد اینکه دوست دارد چطور به او کمک شود بپذیرید؟ اینجا است که مهارت های شما در برقراری اتحاد نقش دارد: توانایی بین فردی شما برای کشف نظرات درمانجو، گفتگو در مورد گزینه های موجود، تشریک مساعی برای طرح ریزی و گفتگو در مورد هر تغییری که درمانجو سودمند دانسته است.
مقیاس درجه بندیی جلسات(SRS) به شما کمک می کند در مسیری درست تکالیف درمان را پیگیری کنید و مطمئن شوید که رویکرد شما مناسب درمانجو است.
نکته پایانی: اکثر درمانگران در دو مولفه اصلی اتحاد درمانی عملکرد خوبی دارند اما توافق در مورد تکالیف درمان همچنان یک نقطه کور است. شما بدون توافق در مورد نه تنها اهداف درمان بلکه نحوه ای که درمان مسائل را مورد بررسی قرار می دهد، نمی توانید اتحاد درمانی خوبی داشته باشید. اتحاد مانند سه پایه است. اگر یکی از پایه ها نباشد یا لق بزند احتمالا سقوط خواهید کرد…
حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
محمدصادق، عاطفه. (1398). تکیه زدن بر اتحاد درمانی. برگرفته در روز/ ماه/سال از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگیhttps://mrmz.ir/